- استیکرهای عکاسی
- استیکرهای فضانوردی و نجوم
- استیکرهای عاشقانه
- استیکرهای ماجراجویی
- استیکرهای انگیزشی
- استیکرهای برندهای محبوب
- استیکرهای کوهنوردی
- استیکرهای سنگنوردی
- استیکرهای دوچرخهسواری
- استیکرهای سفر
- استیکرهای کمپینگ
- استیکرهای آفرود
- استیکرهای اسکی و اسنوبورد
- استیکرهای دویدن
- استیکرهای موتورسواری
- استیکرهای قهوه و کافه
- استیکرهای یوگا
- استیکرهای محیطزیستی
- استیکرهای حیاتوحش
صفحه اصلی » معرفی قلهها » راهنمای جامع صعود به قله سیالان؛ مرز زیبایی و چالش
راهنمای جامع صعود به قله سیالان؛ مرز زیبایی و چالش
قله سیالان، با ارتفاع ۴۱۹۲ متر، یکی از شاخصترین قلل رشتهکوه البرز است که مرز طبیعی استانهای مازندران و قزوین را تشکیل میدهد. این قله بهواسطه سه یال منحصربهفرد، طبیعت بینظیر دشت دریاسر و مسیرهای صعود متنوع، مورد توجه کوهنوردان و طبیعتگردان قرار دارد. در کنار جذابیتهای طبیعی، سیالان با تاریخ و فرهنگ منطقهای پیوند خورده و نام آن نیز روایاتی جذاب از زبانهای باستانی و افسانههای محلی در خود نهفته دارد.
موقعیت قله سیالان جنوبی
سیالان جنوبی (Seyalan) با ارتفاع ۴۱۹۲ متر
از طرف جنوب و جنوب غربی به کوه «سیاه کوه» با ارتفاع ۳۶۵۰ متر «آتان رود»، روستاهای «هنیز» و «خشکهچال» از مناطق آلموت از سمت شرق به «تنگه چال» و رودخانه «تنگچال» و یال طولانی «گوکول» و «بلسکوه» و جنوب شرقی و در نهایت به گردنه سلنبار و از سوی شمال که شمال شرقی است. به قلهای موسوم به سیالان کوچک (که بهتر است به دلیل اشراف به برکههای دائمی دریا آبی که در پای این قله از یخچال بالادست خود تغذیه میشود آن را قله «دریا آبی» بنامیم و نیز قله خانهبن که در مبحث صعود زمستانی این مسیر بدان خواهیم پرداخت) از سوی شمال به استقرارگاه تابستانی حشمداران آلموتیها و دشت دریاسر از جانب مغرب به گردنه کندیگان، قله کندیگان و نیارد دره ختم میشود.
این کوه مرز تنکابن و آلموت و دو استان مازندران و قزوین را مشخص میسازد و بلندترین چینخوردگی خطالرأس خشچال در منطقه دو هزار است. امتداد آن از غرب به شرق و شیب آن از شمال به جنوب است که به دره دوهزار و دره الموت میرسد. چکاد نسبتاً پهن و هموار این قله را «تفنگچی سیاره» به معنای سنگچین یا پناهگاه شکارچی مینامند.
وجه تسمیه نام قله سیالان
در مورد وجه تسمیه این قله اقوال گوناگونی است: برخی به دلیل وجود سنگهای فراوان سیاه بر فراز آن، سیالانش نامیدهاند، عدهای هوای سرد و باد شدید قله را که موجب تیرهشدن پوست میشود، بر آن چنین نامی نهادهاند، عدهای ابرهای سیاه قله و کسانی نیز این باورند چون روی قله چشم به سیاهی میرود (به دلیل پائین بودن مقدار کمی اکسیژن موجود در هوا) که ناشی از کوهگرفتگی است آن را سیالان نامیدهاند، باز هم برخی سه یال منتهی به قله (یالی که از کندیگان آید یال بلس کوه و یال خانهبن) را موجهترین دلیل نام قله سیالان میدانند، این نامگذاری سوم دلیل عقلانیتری دارد.
پیشتر در شرح تفصیلی چینخوردگیها و کوههای تنکابن و وجه تسمیه کوهها گفتهایم: برخی اسامی کوهها و قلل مربوط به اعصار کهن و دوران قبل از اسلام و زبان باستانی نیاکان ماست هرگونه معنی و مترادف تراشیدن برای آن با زبان امروزی کاری است عبث، مگر این که خود نامی گویا با زبان امروزی ما داشته باشد؛ مانند دماوند، علمکوه و تخت سلیمان، حال چه مشکلی را حل نمودهایم که کندیگان، اجر، لشم و یا سیالان را به هر طریقی که شده به زبان روز ترجمه کنیم. در ضمن اگر ضرورت هم ایجاب کند ناگزیر باید از کتب و منابع زبانشناسان زبانهای کهن و باستانی ما کمک گرفت و دستکم پژوهشگر بایست توانایی علمی لازم و اهلیت علمی داشته باشد و به شکل ذوقی و قیاسی و از پیش خودکار شبهعلمی و قطعاً بیفایده است.
مسیرهای صعود قله سیالان جنوبی
بهغیراز راه الموت به سیالان که از معلم کلایه-گازرخان- خشکه چال و خرتیزه (۳۴۷۳ متر) وارد گردنه کندیگان یا گردنه سیالان میشویم که (همه راهها از این جا تا قله یکی میشود) راه دیگر از هنیس یا هنیز، بهسوی گردنه میآید کـه بـیـن کندیگان و سیالان روی زین اسبی واقع شده است.
راههای شمالی قله سیالان:
۱- راه راه گردن – وینه – سیالان
۲- راه گردن – خانهبن – سیالان
۳- راه خط الرأسی یان – سیالان
۴- راه نیار دره – کندیگان – سیالان
۵- راه اجر – کندیگان – سیالان
۶- راه گوکول- سیالان
۷- راه سلنبار – سیالان
مسیر راه گردن – وینه – سیالان جنوبی
از معمولترین و پرترددترین مسیرها است. از شهر تنکابن جاده آسفالته را بهسوی جنوب و جنگلهای دوهزار پی میگیریم. در فصلهای بهار و تابستان این جاده به دلیل استقبال فراوان توریست و پناهبردن مردم از گرمای شهر به این جنگل مصفا که رودخانه دوهزار بر طراوت و زیبایی آن افزوده است بهویژه در ایام تعطیل بسیار شلوغ و پر تردد است. پارک چال دره، کرانههای رودخانه، مزارع پرورش ماهی قزلآلا، چشمههای آب مانند (دیوخانی چشمه) دیواره بلند «توبن» مزارع گندم، باغات فندق و گردوی روستاهای کوهستانی – چشماندازهای کمنظیر قلهها، برفچالها و یخچالها که همه از دور جلوهگرند، توصیف حداقلی از جاذبههای منطقه محسوب میگردد.
از سربالایی تند «تله» که بگذریم به «هتل سیالان» که دقیقاً سر دوراهیای که یک راه به روستای شانه تراش جانب جنوب غربی و راه دیگر که مد نظرمان است (جنوب) «کلیشم» قرار دارد و جاده آسفالته اکنون تا روستای هلو کله و احتمالاً تا سالهای آینده به آخرین آبادی «اِسِل محله» خواهد رسید. از روستاهای کلیشم، هلوکله گذشته (۳۸ کیلومتر) و راه خاکی پر پیچ خم «نَرس»را پشت سر گذاشته به آبادی «اِسِل محله» ۱۲۷۰ متر که در ایام تابستان بسیار شلوغ و پرجمعیت و آباد است میرسیم. مدت طی شده تا این جا حدود یک ساعت است. روستای اِسِل محله، دارای آب، برق، تلفن و امکانات آنتندهی تلفن همراه است. این منطقه ییلاقی باصفا دارای مسجد، امام زاده، مغازههای خواربار و حتی قصابی و خانههایی برای اجاره شبانه است. در سایر فصول بهویژه زمستان فقط یک خانواده در آن باقی میماند.
آغاز و مبدأ صعود از این آبادی است، ابتدا پس از چند گامی به «بالان گلو» که حکم دروازه مسیر است میرسیم. شیب ملایم را ادامه داده پس از دقایقی چند (حدود ۲۰ دقیقه) به چشمهای دائمی به نام «سنگ بن چشمه» میرسیم، معمولاً کوهنوردان از آن آب چشمه مینوشند و مقداری هم تا چشمه بعدی «دریاسر» با خود بر میدارند. از این جا شیب بهسوی جنوب تند میشود تا پس از تقریباً یک ساعت کوهپیمایی از اسل محله، به پایان شیب تند و ابتدای تپهای به نام «کٌتنا» که دشتگونه است میرسیم. چند دقیقه بعد به «ازری ملک» تپه بعدی مشرف به دشت دریاسر وارد میشویم. اکنون دشت وسیع و چند ده هکتاری و کاملاً هموار دریاسر (۱۶۷۳ متر) رؤیایی با گلهای الوان خود جلوهگر و چشمنواز ماست. از دشت دریاسر دو نهر آب یکی در سوی غرب و دیگری در میانه شرق که از هر تنگ میآید، جاری است. اولی از اردیبهشت تا مردادماه و دومی در تمام طول سال جریان دارند. بخش غربی دشت که استقرارگاه و چراگاه است پوشیده از علفهای بلند با گلهای زردرنگ و بخش شرقی آن بیشهزار و درختچههای میوههای جنگلی، کنس (ازگیل وحشی) آلوچه ترش، گلابی وحشی و الک کرچل و غیره است که در طول راه تا این جا بهوفور دیده میشوند و تا دره «هرتنگ» ادامه دارد.
اطراف این دشت سیه کُل ۲۹۸۵ متر در غرب، یان ۳۵۷۵ متر و جنگل انبوه آن یعنــی تـراج و مال گیران در شرق و اکنون در سوی شرق خود آنسوی آبشار «سوته چال» جنگل و آبشارهای دوردست و رودخانه دریاسر که به دلیل شیب نامتقارن، پر سروصدا و کفآلود مینماید، جلوههای خاصی دارند (بیدلیل نیست که در فصلهای بهار و تابستان هزاران نفر از مردمان جلگه نشین در اوقات فراغت بهصورت دستههای خانوادگی، محلی، دوستی، اداری، گروهی و محفلی و غیره مشتاقانه به این دشت میآیند تا لذت کافی از این طبیعت کمنظیر برده باشند.)
راه پاکوب وسیع و پر تعداد که همه سرانجام به یک راه ختم میشود را پی گرفته، از کلبههای سنگی و سرانجام از نهر آب که گذر از آن در فصل بهار بدون استفاده از پل غیرممکن است؛ گذشته و پس از نیم ساعت دیگر به «هرتنگ» میرسیم. هَرتَنگ با ارتفاع ۸۱۳ متر است. دو دره منتهی به این مخروط افکنه از غرب جل دره از سوی شرق دره «خانهبن» با آب فراوان و چشمههای جوشان دیوارهها و برجهای بلند و آبشارهای بسیار زیادی که از سطوح پرشیب بستر رودهای جاری در درههای یاد شده و جنگل بکر پیشرو قلههای سیاه کُل همه از چشمنوازها و دیدنیهای اینجاست. «هرتنگ» دارای دو شبه جانپناه یکی در غرب و دیگری در شرق که اولی زیر پیشانیبلند صخره به مساحت ۲۰ مترمربع که زمانی که توسط هیئت تنکابن و گروههای کوهنوردی درست شده بود و امروز متروکه مانده است. دیگری غار گونهای است به ارتفاع چهار متر طول ده متر و عرض پنجمتر حدود سی متر بالاتر از کف نهر خانهبن قرار دارد، البته دشت دریاسر باتوجهبه محیط هموار و چشمه، مناسب برای شب مانی است. پاکوب دره هر تنگ، بهسوی جنوب غربی وارد مسیری دیگر به نام راه گردن با شیب ۴۰ درصد میشود. این شیب پس از ۲۰ دقیقه کاهشیافته به چشمۀ کم آب ولگ بن چشمه میرسد.
صدای آب رودخانه «هَرتنگ» دشت دریاسر و برج و دیوارهای، اطراف، جنگلهای بکر راش که زمستان سختی را (به دلیل بهمن سنگینی که از روی آنها رد شده) گذراندند، پونه، گلپر و گزنه اطراف چشمه و نفسی تازه نمودن و تماشای مناظر و شیب تندی که در پیشرو داریم، اکنون پس از ۲/۵ ساعت به دوراهی که «شیر خُسوان» نامگرفته و راه آغلهای خانهبن را از «راه گردن» جدا مینماید میرسیم پاکوب وسیع را بهسوی جنوب غربی پی میگیریم کمکم شیب ملایم میشود از «گزنه چال»، «ویل دمه» و «هزارچم» (به دلیل زیگزاگهای بسیار زیاد جهت کاهش زاویه شیب در هنگام پیمایش نامگرفته که تا روی گردنه پیش میرود) گذشته پس از دو ساعت تلاش از دره هَرتنگ، به این محل میرسیم. (جمعاً ۴ ساعت) گوسفند سرایی در کنار این گردنه تقریباً هموار و وسیع قرار دارد. این جا ۲۷۷۰ متر ارتفاع دارد، هنوز سیالان را در سمت جنوب نمییابیم قلههای لاروگردن نیاردره، کندیگان، یان کنگر چال و سیاهکل و علف زارهای وسیع و بلند و جنگلهایی که بهصورت باغچههای بزرگ نماد آخرین قامت بلند و استوار سبز زمین تا ارتفاع ۲۶۰۰ متری پیشآمدهاند و چمنزارهایی که آنها را از هم جدا نموده، گلهای وحشی رنگارنگ و دشت هرتنگ و دریاسر با بیش از ۱۰۰۰ متر اختلاف در زیر پا حس میشود. در اینجا نهری همچون شریانی در اندام نیازمند دشت، مار گونه رو بهسوی شمال بهآرامی میخزد و در انتهای دشت از آبشار سوته چال میگذرد تا سرانجام مزارع و باغات جلگهها را که در انتظارند عطش تندشان را سیراب نماید. اینها همه از مناظر بدیع آن بهحساب میآیند.
راه گردن جای مناسبی برای شب مانی است، تنها مشکل این جا نبودن آب در اطراف است که باید آب موردنیاز را از چشمههای هرتنگ برداشت. کمی جنوب تر چشمهای بسیار کم آب جریان دارد که معمولاً آلوده است و بهتر است مورداستفاده قرار نگیرد.
راه گردن دو راه به قله سیالان ختم میشود یکی راه معمول و پرتردد جل دره، وینه و دیگری راه خانهبن که در مورد دومی در جای خود شرح خواهیم داد.
در ادامه ما از گردنه راه گردن وارد پاکوب جنوبی میشویم با کاهش ارتفاع کار تراورس طولانی این مسیر به مدت تقریبی یک و نیم ساعت شروع میشود. دقایقی بعد به چشمه «گاوخوشنی» میاییم (آبچالهای که درون یک تشتک فلزی دیده میشود) و بعد به سطوح هموار گاوخوشنی که جا برای چند چادر را در خود دارد میرسیم بعضاً افرادی زودتر راه افتادهاند وقت کافی دارند شب اول را در این جا هم اطراق مینمایند تا فردا یکسره به قله بروند. بعد از آن راه بدون شیب (کمربر) مذکور را از طریق پاکوب مشخص و وسیع پی گرفته و در اولین قدمها به دوراهی که یک راه بهسوی غرب (جل دره) و از آن جا به «زانو سری» و نیار دره میرسد (که هدف ما نیست). در بهار به دلیل وجود برفچالها و یخ نماهای متعدد پرشیب این مسیر تراورسی، معمولاً کوهنوردان وارد دره یخچالی جل دره میشوند که تا دامنه پرشیب وینه امتدادیافته است و به راه گورخانی وصل میشود. با ارتفاع ۲۷۳۴ متر اما مسیر تابستانی همان راه تراورسی را دنبال مینماید. دقایقی بعد به چشمه پر آب «چشمه گورخوانی» در اصطلاح بومیان (خوانی یا خوان به معنی چشمه است و چون سفره آن ناپیدا است چنین نامیافته است) نیم ساعت بعد این راه کمربر با عبور از مراتع و چمنزارهایی که از راه گردن تا اینجا همراهمان بوده به اول سربالایی تند «وینی» میرسد که پس از نیم ساعت کوهنوردی جانانه روی زیگزاگهای ست یال گونه وینه به چشمهها، سنگچینها و چادرهای چوپانهای الموتیها میرسیم از راه گردنه تا وینه کلاً دو ساعت راه را طی مینماییم. (جمعاً حدود ۶ ساعت)
«وینی» با ارتفاع ۳۳۱۵ متر فقط در فصل تابستان درصورتیکه یخ نماها و برفهای استقرارگاه آن آب شده باشد با حضور چوپانها آباد است. مراتع و چمنزارهای اطراف و قلههای کندیگان و نیارده در غرب و خطالرأس خانهبن در شرق دیده میشود. بارها دیده شده که کوهنوردان بومی منطقه در روزهای بلند سال یکروزه تا این جا آمده و پس از اطراق شبانه روز بعد قله را صعود کرده و یکراست به شهر برگشتهاند. معمولاً چادرنشینان و گلهداران این جا به کوهنوردان علاقه و الفتی خاص نشان میدهند. در حاشیه غربی استقرارگاه وینی چشمه پرآبی جریان دارد.
از وینی راه پاکوب را بهسوی شرق دنبال کرده و کمکم شیب تندتر شده و از کنار برکههای پر آب دریا بی راه را بهسوی جنوب کج کرده و پس از یک ساعت تلاش روی گردنه میرسیم. ارتفاع گردنه کندیگان ۳۸۷۶ متر است. باد شدید گردنه آزاردهنده است، اما به تماشای قله سیالان از این جا و آبادیهای آلموت و چشماندازهای آن میارزد, از گردنه سیالان راه بهسوی شرق کمی پائینتر از یال طولانی آن ادامه مییابد که به «کهنه حصار» مشهور است در ضلع شمالی این یال دو یخچال دائمی که تیغه سنگی بزرگی آنها را از هم جدا مینماید برکههای شمالی خود را سیراب میکنند که از یخچال «کهنه حصار» و یخچال «دریا آبی» از مجموعه یخچالهای دامنه شمال غربی قله سیالاند تا لبه یال با حجم و وسعت زیادی کشیده شدهاند. از ابتدای یال تا قله یک ساعت و نیم طول میکشد که پای قله حدود یک ساعت شیب تند شن و سنگریزهها را به طور زیگزاگی طی نموده و آنگاه بهجانب شمال شرقی تغییر مسیر داده و اکنون بر فرازین هموار و مستطیلی قله ۴۱۹۲ متری سیالان قرار داریم. دنیایی از قلههای البرز غربی و مرکزی شمالی و جنوبی از علمکوه تا دماوند از خشچال تا دُرفک از شاه البرز تا سات، از خانهبن تا سیاه کُل و دریای فیروزه فام خزر و جلگه و جنگلهای مهآلود و دشت دریاسر و همه جلوههای وصفناپذیر چشمانداز این قله شعفانگیزند.
یخچالهای سیالان: این یخچالها در کمحجمترین موقع سال (آبان یا مهر) با وسعت تقریبی یکهکتاری و برکههای چند صد مترمربعی در انتهای خود منتظر برفهای پائیزیاند که با بقیه یخچالها که از آن جدا ماندهاند بهصورت قطعات بزرگ و کوچک در لابهلای درهها تا اعماق «جل دره» پیش رفتهاند متصل شوند. در فصل بهار از ارتفاع ۳۰۰۰ متری تا قله تقریباً تمام نقاط اعم از دره دامنه یال پوشیده از برفاند و کمتر نقطهای را بدون برفچال میتوان یافت. سرشاخه رودخانه دریاسر از این برفچالها، برکهها و چشمهها آب میگیرد.
مسیر گردن – خانهبن – سیالان جنوبی (خطالرأسی، صعود زمستانی)
چون مسیر اول جهت صعود در شرایط زمستانی مخاطرهآمیز و بهمنی است. این مسیر بههیچوجه توصیه نمیگردد، ناگزیر یکی دیگر از مسیرهای صعود این قله که در تمام فصول قابل تردد است. (مسیر قله خانهبن) توصیه میشود. مسیر در تابستان به دلیل درگیری فراوان و طولانی با سنگ و صخره و شیب تند و زمانبری کم تردد است.
برای توصیف بهتر نحوهٔ صعود زمستانی قله سیالان، گزارش صعود زمستانی اعضای باشگاه کاوه تنکابن از مسیر فوق را به شرح پائین میآوریم:
گزارش صعود زمستانی اعضای باشگاه کاوه تنکابن از مسیرخانهبن
سالها بود که آرزوی صعود زمستانی قله سیالان از گُرده شمالی که تاکنون هرگز صعود نشده بود و راهی ناشناخته برای کوهنوردان محسوب میشد در سر میپروراندیم. زمستان سال ۸۰ تا ۲۷۷۰ متری گردنه بالاآمده ولی به دلیل کمتجربگی و کولاک، ناموفق از اجرای کامل برنامه راه برگشت را در پیش گرفتیم. زمستان ۸۱ سال در قالب تیمی ناهمگون، پرجمعیت و داشتن میهمانانی از چند شهر تا ارتفاع ۳۵۰۰ متری پیش رفتیم به دلیل سرمای شدید، تجهیزات ناقص بیشتر افراد ناگزیر به فرمان برگشت سرپرست تن در دادیم.
زمستان ۸۲: امسال برای صعود زمستانی از جبهه شمالی تصمیم به عبور از این مسیر را گرفتیم. عصر اولین روز صعودمان (که تا ۲۵۰۰ متری زیر گردنه راه گردن را پیش رفته بودیم در انتهای هزارچم دچار بهمن شدیم و ۳ نفر از تیم ۵ نفرهمان راهی بیمارستان شدند و بعد از درمان طولانی با صعود روی قلل کُرما – کشدان و سماموس از سمت غربی در اشکورات) دوباره آمادگی مطلوب حاصل شد.
تیم ۵ نفرهمان شامل آقایان مهندس مشایخی، مهندس امیری، علی شیخ اشکور، مهندس کاوه مشهدی و نگارنده با تدارک ساز و برگ کافی و آذوقه لازم برای یک برنامه ششروزه اوایل اسفند ۱۳۸۲ عازم منطقه شدیم. پس از پیادهشدن از ماشین کمک دار و مجهز به زنجیرچرخ، در روستای «اسل محله» دوهزار (۹۸۰ متر) و آماده نمودن تیم رأس ساعت ۶/۳۰ صبح با کولههای سنگین اولین قدمهای برفکوب خود را بهسوی جنوب پیش گرفتیم از شیب تند و پر برف پشت «سنگ بن چشمه» که یخزده بود گذشتیم و پس از گذشت از پلاته و کتنا ۷/۵۰ دقیقه صبح به دشت سحرانگیز دریاسر رسیدیم. در اینجا توقفی کوتاه جهت تجدید قوا داشیم. سپس راه را از کنار طویلههای متروکه دشت فوق پی گرفته، برفکوبی سنگین این دشت که تا هَرتنگ ۱۶۸۰ متر ادامه داشت زمان را به ساعت ۹ بامداد رساند. تنها چشمه جاری این مسیر و تنها جایی که میتوان در صورت لزوم آب موردنیاز بهاندازه توان حمل برای خود برداشت. «چشمه ولگ بُن» زیر برف دفن شده و احتمال گرفتن آب از آن نیست. یکی از دشوارترین مسیرهای این قله از «هَرتنگ» تا «گردنه راه گردن» است. زیرا پر برف و پرشیب و بدون هیچگونه تراورسی است. ساعت ۱۰ صبح به ابتدای شیب هزارچم رسیده و کلاً پوشش جنگلی منطقه را پشت سر کردیم. دو ماه قبل بالای این مسیر به دلیل تراورس کوتاهی که نمودیم مواجهه با بهمن شدیم. حال با ترس بیشتر فقط با زیگزاگهای کوچک و شیبدار برفهای پودری پرحجم که از چند روز قبل روی برفهای قبلی تلنبار شده است (در منطقه شمالی البرز به دلیل رطوبت بالا یخبندان دیرتر صورت میگیرد) از طرفی بادهای شدید گردنه همه برفهای تازه را به قیفها، درهها، پناه گیرها و لای درختان انبار مینماید، بـا گامهایی که هرازگاهی به زمین گیر نمیکند، کمی به پائین کشیده میشود راه را میکوبیم، پشت سرمان کانال عظیم و طولانی برف از پشت جنگل تا این جا که در یک امتدادند دیده میشوند جلوهٔ خاصی دارد.
بهر روی ساعت ۱/۳۰ دقیقه بعدازظهر به روی گردنه ۲۷۳۴ متری رسیدیم. در اینجا با یک ربع ساعت استراحت کوتاه و صرف غذای، مختصر، یال سنگی کم برف ولی لغزنده و یخزده را با حمایت کرامپون بهسوی شرق پیش میگیریم. اکنون مسیر تابستانی شامل جــل دره و گورخوانی بهخوبی دیده میشوند، ولی بهمنهای آن مجال عبور از این راه تقریباً راحتتر را به ما نمیدهد. باد تند برفهای پودری که بازیچه بادند و شیب ملایم سنگی و قدمهای استوار و امیدوارمان تا ساعت ۴/۳۰ بعدازظهر دقیقه ادامه دارند. اکنون در کنار یک پیشامدگی سنگی غار گونهای به نام «چراغ علی اسکول» ۳۱۸۰ متری چادرهایمان را روی یال بر پا میکنیم. باد شدیدی از سر شب شروع به وزیدن مینماید و هر دم صدای سیلی دامنههای اطراف پوش روی چادر به پوشش داخلی و یا به دامنه آن بیشتر میشود.
نیمههای شب همراه با بارش برف و رقص دیوانهوار آن با طوفانی که شروع شده در امتداد نور چراغ لحظهای بیرون را سرک میکشیم و در فضای رعبانگیز متوجه شدیم که چادر همسایهمان متلاشی شده و حاصل آن بیدارباش تیم تا سحرگاه بود. هوا کمکم آرام گرفت. بعد از صرف صبحانه تصمیم گرفتیم در هوای ابری و نیمه برفی که رو به بهبودی داشت بالا برویم.
ساعت پنج بامداد با کوله قله و وسایل موردنیاز از مسیری که قبلاً در تابستان نشانهگذاری کرده بودیم، حرکت کردیم. اکنون تا قله خانهبن شیب تند تا ۵۰٪ و در برخی جاها بهویژه داخل کانالها تا ۸۰٪ میرسد باید با زدن کارگاه و حمایت ابزار صعود نمود. یال طولانی راه گردن به خانهبن در تابستان چهار ساعت زمان صعود دارد. از اطراف به درههای پرشیب و طولانی جل دره و یخزدهٔ خانهبن، ختم میگردد. کوچکترین بیاحتیاطی شاید آخرین آن باشد. زیرا خروج از قیفها و کانالها و درههای مخوف بهمنی و پر برفویخ آن امری است محال. ساعت ۱۱ صبح به قله ۳۷۷۴ متری خانهبن میرسیم این قله از برخورد سه یال «راه گردن، سیالان و یان» تشکیل شده است؛ چون اولینبار است که قله در موقعیت زمستان صعود میشود، همدیگر را در آغوش گرفته پس از صرف مایعات گرم و مقداری خوراکی راه را روی یال تقریباً کم شیب ولی دندانهدار جنوب را بهسوی قله سیالان در پیش میگیریم. از کنار چند شبه قله صخرهای و برج مانند گاهی به چپ و گاهی به راست از زیر صخرههای غیرقابلنفوذ آن بااحتیاط کامل و با حمایت یکدیگر گذشتیم و هرازگاهی نیز به دلیل بهمنگیر بودن و شیب خیلی تند یخی آن، ناگزیر به عبور از لابهلای صخرههای آن شدیم، اکنون به ابتدای یال تند قلهای که کاملاً شبیه قله سیالان اسـت کـه بعضاً آن را سیالان کوچک مینامند و به نام قله «دریا آبی» ۴۱۲۰ متر رسیدیم. باد شدید همراه با غبار برف که این بار از زمین به آسمان میبارد ما را در خود میپیچاند. اینک ساعت ۱۲ ظهر است روی قله «دریا آبی» روبه سوی سیالان دمی توقف نمودیم و با ترنم شعر کسرایی عزم آخرین یال منتهی به قله را نمودیم:
شما ای قلههای سرکش خاموش
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز میسایید،
که بر ایوان شب دارید چشمانداز رؤیایی،
که سیمین پایههای روز زرین را به روی شانه میکوبید،
که ابر آتشین را در پناه خویش میگیرید
غرور سربلندی هم شما را باد
امیدم را بر افرازید
چو پرچمها که از باد سحر گان به سر دارید
غرورم را نگه دارید
بهسان آن پلنگانی که در کوهوکمر دارید
(شعر از سیاوش کسرایی)
فرودی پرشیب ما را به زین اسبی بین دو قله میرساند اکنون کاملاً زیر آخرین یال سنگلاخی قلهایم. (۳۹۹۰ متر) دویست متر تا قله و عبور از چند برج و صخرهای که در طول. مسیر فرازوفرود را تکرار مینماید. لاشهسنگهای بزرگ مانند دامنه تخت سلیمان رویهم چیدهاند. باد، برف پودری در هوا، مسیرهای یخزده غرغر روان فرسای کرامپون روی سنگها، هارنسی که با وسایل فنی آویزان به خود گاهی موجب محدودیت مانور در لابهلای صخرهها و عبور از شکاف برجکها میشود همهوهمه نبرد با طبیعت وحشی قله سیالان، نبرد نه با دشمن نبرد با دوست نبرد نه برای غلبه نبرد و محک اراده و توان انسان است در پیشگاه دوست (طبیعت) ساعت ۳ بعدازظهر روز ۱۳۸۲/۱۲/۱۶ همه اعضای تیم بر چکاد سرکش قله سیالان ایستادهایم ارتفاع قله را جنوب تر ۴۱۸۴ متر (G.P.S) و مرکز این ناحیه را ۴۱۸۱ متر و رخ شمالی قله که خاکستریرنگ و بدون برف است ۴۱۹۲ متر نشان میدهد همه قلههای اطراف در مه و ابر فرورفتهاند دوردستها قابلرؤیت نیستند؛ لذا با اجرای مراسم و عکاسی و احتیاط بهخاطر پرتگاه خوفناک سوی شمال قله که با شیب ۸۰ درجه به یخچال دامنهای خود منتهی میشود، لحظاتی دیگر با فرودی محتاطانه رأس ساعت ۷/۵ شب بدون هیچگونه توقفی راه آمده را بهسوی چادر بر میگردیم. به دلیل متلاشیشدن چادر و کمبود جا در چادر دیگر ناگزیر به جمعآوری وسایل و فرود بهسوی هَرتنگ میشویم تا روزی دیگر خود را به مبدأ برسانیم.
صعود زمستانی قله سیالان، نیاز به تجربه زمستانی، روحیه بالا، دانش، لوازم و احتیاط لازم است. بادهای شدید گردنه، خطالرأس و یالها و بهمنها که به اطراف ختم میشوند. سوز و سرمای زیاد و تیم کوچک و یکدست را میطلبد. (تمام این مسیر از گردنه راه گردنه تا قله سیالان صخرهای است همراه با درگیری با سنگها و یا دورزدن از پای صخرهها و سنگهای یکپارچه بزرگ و یافتن راه بدون تجربه و یا راهنما کاری است عبث. این مسیر بالاترین درجه سختی صعود سیالان را در تمام فصول داراست و زمانبرتر از سایر جبهههاست.)
مسیر خط الرأسی یان به سیالان جنوبی
این راه در شرایطی که راههای مورد اشاره ۱ و ۲ وجود دارد برای صعود پیشنهاد نمیشود بیآبی مسیر طولانیبودن راه و ناگزیر زمان بیشتر آن را در اولویت قرار نمیدهد. چنانچه قصد فعالیت ابتکاری، مشکلتر و متنوعتری را داریم میتوانیم از این طریق به قله دست یابیم که تا دشت دریاسر هم مسیر با مسیرهای دیگر است. این بار به سمت شرق هدایت شده و مسیر پاکوبی را از میان جنگل دیدنی و انبوه راش به نام «تراج» پی میگیریم پس از دو ساعت جنگل پیمایی به کلبههای چوبی چوپانهای تراج میرسیم. از چشمه کمرونق آن آبگرفته و راه را بهسوی شرق ادامه میدهیم. پس از پنج ساعت روی قله یان قرار میگیریم یال سنگی را بهسوی جنوب غربی پی میگیریم چهارساعته به قله خانهبن میرسیم. از قله خانهبن به بعد با مسیر شماره دو یکی میشود. مسیر زمستانی و تابستانی قله یان یکی است، زیرا در طول راه هیچ کجا عبور عرضی نداریم.
مسیر نیار دره به کندیگان و سیالان جنوبی
این راه در زمستان غیرقابلدسترسی است؛ زیرا امکان دستیابی به قله نیار دره از طریق راه گردن به جل دره نیست؛ اما در تابستان تا جل دره با راه مورد اول هم مسیر است. از جل دره بهسوی غرب وارد شیب تند ۵۰٪ قله لارو گردن به نام «زانوسری» میشویم. از زیگزاگهای پر تعداد آن گذشته یک و نیم ساعت بعد روی یال زین اسبی بین قله لارو گردن در شمال و نیار دره در جنوب هستیم. کمی پائینتر از گردنه از چشمه پرآب «زانوسری» آب موردنیاز را تا قلـه بـر میداریم؛ زیرا تا قله از چشمه و آب خبری نیست.
شیب ملایم دامنه نیار دره کوچک را پشت و نهاده یک ساعت بعد روی مخروط زیبای قله نیار دره کوچک (۳۴۸۴ متر) که شیب آن غربی – شرقی و امتداد آن شمالی جنوبی است، میرسیم. در ناحیه شرقی آن مرتع و غربی آن، کلبه سنگی، چشمه و گوسفند سرا معروف نیار دره قرار دارد.
کمکم وارد مسیر ریزشی و سنگلاخی که فقط راه عبور شکارچیان است میشویم. حدود دو ساعت بعد از عبور از گوشهوکنار صخرهها که با کمی دقت میتوان راه باریکهها و کورهراههای عبور وحوش و شکارچیان را یافت و گذشتن از چند سنگچین به قله نیار دره بزرگ در امتداد بین دو یال نیار دره کوچک و کندیگان قرار دارد میرسیم. این قله تقریباً در جنوب غربی نیار دره کوچک واقع شده است. دامنههای غربی آن بهمانند نیاردره کوچک پوشیده از جنگل بلوط کوتاه و ممرز کوتاه است و به گوسفند سراها و درههای وهمانگیز و طولانی و پر آب ختم میگردد. ارتفاع نیار دره بزرگ ۳۸۸۳ متر است راهی تا کندیگان ۳۹۵۲ متر نمانده است شیب سنگلاخی پای قله کندیگان را پشت سر گذاشته پس از توقفی چند روی کندیگان مسیر جنوبی را بهسوی دامنه پرشیب جنوب شرقی انحراف میدهیم و دقایقی بعد روی گردنه آن میرسیم از این جاده راه با راه تابستانی مسیر سیالان در شمال و راه جنوبی قله یکی میشود و تا قله ادامه مییابد که پیشتر توضیح دادهایم.
مسیر اِجر به کندیگان و قله سیالان جنوبی
برای عبور از این راه باید وارد خطالرأس خشچال به سیالان شد و یا اینکه از طریق دامنههای اِجَر در قسمت جنوبی درههای متعدد و جنگلی نوشا وارد راههایی که ابتدا توسط گالشها (چوپانها) ایجاد گردیده و بعد از کورهراههایی که از انتهای جنگل توسط شکارچیان به دلیل وجود شکار در منطقه درست شده شویم تا قله اجر برسیم. از اجر تا سیالان را در تشریح قلههای مرزی و خطالرأس اسبچر تا گیج کین و اجر و کندیگان و سیالان مشخص نمودیم دیگر نیازی به تکرار مکررات مطالب که ممکن است کسلکننده باشد نیست. این مسیر هرگز صعود نشد و نمیشود و ارزش صعود آن بسیار کم است؛ زیرا یک بیراههای در میان این همه راه است که طرح آن برای شرایط اضطراری در موقعیتهای امدادی پیشآمده است.
مسیر سلمبار به سیالان جنوبی
این مسیر مربوط به کسانی است که از سوی جنوب قصد صعود قله را دارند بهویژه کسانی که از راه پیچ بن و سلنبار میخواهد خود را به قله برسانند. در شرایطی که راه آلموت به قله سر راستتر و دستیافتنیتر است این راه صعود نمیشود؛ ولی برای صعود از این طریق باید از سلنبار به سمت شمال غربی رو بهسوی مارقورت یا قَهر قورت رشته یال کوچکی که تا قله ادامه دارد پی گرفت تا در سوی غربی آن پس از یک ساعت به قله کل چال با ارتفاع ۳۷۵۰ متری که در امتداد جنوب غربی به شمال با شیب غربی – شرقی میرسد که از اطراف به مراتع و چراگاههای سههزاریها مانند سراهای، سَرکلایه، گاوکُل کُل کموش چال تا رودخانه اِوَل ادامه دارد ختم میگردد. در شمال شرقی قله کُل چال، استقرارگاه موقتی دامداران سرای «کَشَیر» به نام چادر مال قرار دارد چادر مال با شیب تند در غرب دره رودخانه کَتِهرو دوهزار چشمه میرسد. راهی از کینهخاز آلموت روی یال طولانی بالا میآید پس از شش ساعت به زیر شیب تند قله میرسد و یالی که از ییلاق داله مرز بهسوی گردنه و از آنجا بهسوی شمال شرقی از یال پرشیب برفی صعود کرده تا به شیب خیلی تند زیر برسد. این جا ناگزیر به دورزدن بهسوی غرب با شرق جهت رسیدن به قله این که حدود نیم زمان میبرد فرود از سیالان به روی گردنه سلنبار بهخاطر شیب تند و یال طولانی دشوار است. پس از کل چال سراهای سرکلایه، شاهین تله، زردسر، سیاه لز گردن، اِزِم سرا، دُر چال در شرق و غرب یا بهتر است بگوییم شمال شرقی و شمال غربی آن تا قله سیالان قرار دارد، تا نزدیکی قله پیش میآید. قبل از رسیدن به قله باید از کلهقندیهای کوچک و سفیدرنگ گچ کوه (که مرز تنکابن و الموت است و بهجانب غرب میرود) گذشت، کل مسیر را پیموده، از سلنبار تا قله سیالان حدود پنج ساعت زمان میبرد جالبتوجه اینکه تا نزدیکی قله چشمههای فراوان در مسیر وجود دارد همانگونه که اشاره شد این راه از راههای ناگزیری و اضطراری و شاید شرایط ویژه صعود قله بهحساب میآید وگرنه برای صعود هرگز پیشنهاد نمیگردد.
مسیر لشم به سیالان جنوبی
چون مسیر لشم از مسیرهای مشهور سه هزار محسوب میگردد (نحوه صعود تا لشم را بعداً توضیح خواهیم داد.) لذا از لشم تا قله سیالان که راه ناشناخته ای برای کوهنوردان ما محسوب میگردد تشریح میشود. لشم تا سیالان شامل یال طولانی و پرشیب که از شمال شرقی به جنـوب غربی امتداد دارد و شیب آنها نیز در دو طرف این یال به درهها و چراگاههای شمال و جنوب ختم میگردد و در اطراف این یال تا قله با کمی کم نمودن ارتفاع میتوان به چشمهها دستیافت، فاصله زمانی پیموده شده لشم تا قله سیالان حدود ۱۰ ساعت است و فاقد درگیری است در نزدیکی قله یال آن پرشیب میگردد. من فکر میکنم که صعود زمستانه این مسیر پر مخاطرهآمیزتر از سایر مسیرها. باشد. به جز فاکتور باد یال که در زمستان مبتلا به همه یالهای بلند و طولانی است بهویژه یالهایی که شمالی جنوبیاند با اندکی انحراف به غرب و شرقدر مسیر بادهای شدید غربی که آزاردهنده و بارش آورند است و بهمنهای سنگین و فراوان تا گردنه را گریزی نیست.
راه تابستانی آن؛ خانیان که حدود ۳۳ کیلومتر در جنوب تنکابن واقع است روستایی است که سوی غربی رودخانه سه هزار که مبداء صعود است. با ارتفاع ۹۰۰ متر از خانیان تا گوسفند سرای جنگلی لشم و لوسری حدود سه ساعت جنگل پیمایی با شیب تند را دارد. از لشم و یا چراگاه لوسری راه مال روی طولانی از میان جنگل به صورت کمربر به سوی مراتع کته رود میرسد. از بیرون جنگل مسیر مارپیچی متعددی از میان مراتع ارتفاع می گیرد تا به «گاوکول» برسد. از گاوکل هم روی یال بلند و طولانی بِلِسکوه به سیالان باید فراز و فرودهایی را طی نمود تا به ابتدای دامنه پرشیب قله سیالان رسید. قله گاوکول ۳۳۳۵ متر ارتفاع دارد و شیب تند زیر قله را پشت سر نهاده تا به روی قله هموار سیالان قرار گیریم.
این مسیر تا انتهای جنگل آب فراوان دارد ولی از مراتع تا قله سیالان از چشمه و آب خبری نیست چون روی یال قرار داریم. این مسیر برای صعود زمستانی توصیه نمی شود به دلیل بهمن سنگین کمربر زیر قله گاوکول که مسیری طولانی نیز دارد. و نیز زیر قله سیالان به دلیل شیب ۵۰ درجه پر مخاطره می.باشد از روی خط رأس بلس کوه به قله سیالان نیاز به کار فنی سنگین و بسیار طولانی می باشد.
سیالان شمالی یا شماره ۲
این قله را سیالان کوچک، دریا آبی، سیالان شمالی یا سیالان شماره دو نامیدهاند. به دلیل ارتفاع کمتر از سیالان اصلی یا جنوبی (حدود ۶۹ متر) آن را کوچک مینامند. اما چون در شمال سیالان اصلی است. سیالان شمالی مشرف به دریاچهها و برفچالها و یخچالها و مراتع دریا آبی که در دامنه غربی آن واقعشده است (در مواردی گلهداران) آن را دریا آبی نیز مینامند؛ ولی در اسناد و نقشههای بهدستآمده سیالان جنوبی را شماره یک و شمالی را شماره دو نامگذاری کردهاند. ارتفاع آن ۴۱۲۳ متر و روی خط رأس اصلی سیالان به خانهبن و یون قرار گرفته است. دامنههای شرقی آن با مراتع «گاوکول» و «گته رود» بویژه با «کَشیر» که در نزدیکی آن قرار گرفته است مشترکات دارد.
صعود و فرود این کوه کمی دشوارتر از قله سیالان از طرف راه قدیمی و متداول تابستانی آن یعنی گردنه سیالان است. معمولاً این قله را صعود نمیکنند. مگر این که تیمی بخواهد صعود تابستانی از مسیر خانهبن به سیالان را تجربه کرده و یا قصد صعود زمستانی سیالها را از مسیر شمالی داشته باشد که ناگزیر به عبور از قله شماره دو است؛ از طرف شمال به خانهبن و از طرف جنوب همانگونه که اشاره شد به قله سیالان شماره یک متصل است.
مسیر از خانهبن به ارتفاع ۳۷۷۴ متر تا این قله به فرازوفرود روی پنج فرعی روی یال طولانی کم شیب به جهت جنوب با قله سیاهرنگ بزرگی بر میخوریم که فاقد نام و نشان باشد و کسی از آن نام نمیبرد. شاید به دلیل شهرت قلل همسایه یا فرعی بودن آن نسبت به سیالان هاست. به هر روی با فرود روی یال جنوبی آن و صعود به یال خفته قله بعدی که هر کدام نسبت به قبلیهای خود از طرف شمال به جنوب بلندتر میشود میگذریم، از کنار سنگچین شکارچیان بر چکاد آن که پوشیده از لاشهسنگهای فراوان است رد میشویم و بهسوی قله سیالان شماره ۲ فرود میآیم. آنگاه روی یال طولانی شمالی قله بالا میرویم پس از حدود ۳ ساعت کوهپیمایی در مسیر یال شمال به جنوب خانهبن به سیالان بر فراز قله ۴۱۲۳ متری قله میایستیم. جالب این که قبل از صعود آن و قرارگرفتن بر فرازش پیوسته فکر میکنیم که به قله سیالان جنوبی یا شماره یک دست یافتهایم، چون شباهت بسیار زیادی این دو قله با یکدیگر دارند. از جبهه شمالی هم بیشتر فکر میکنند که سیالان همین قله است؛ چون کاملاً جلوی دید سیالان جنوبی را گرفته است. چکادش کمی کمحجمتر و شیب سالها هم کمتر ولی دامنههای شرقی غربیشان مشابه یکدیگر است. دامنه شرقی آن با قله همنام خود دارای سطوح مشترک همسان بوده که به مراتع معروف کشیر در سه هزار میرسد. برفچالها و در برخی از نقاط یخچالهای شرقی آن میان ریزشیهای سنگآوار شده تا استقرارگاه پاییندست دیده میشوند. از سوی مغرب یعنی برکههای دریا آبی که در فصل تابستان آنهم در ساعات بعدازظهر آبهای یخزده باز میشوند در کنار چراگاه وینه و یخچالها و برفچالهایی که فعالتر از دامنه شرقی است بعد از شیب تندروی محیطی وسیع و هموار تا پای قله سیالان اصلی پیش آمدهاند و به یخچالهای دائمی و معروف سیالان و کهنه حصار، دریا آبی و وینه وصل میشوند. این جا حتی در گرمترین روزهای تابستان برفچالهای پاییندست و یخچالهای بالا و برکهها و دریاچههای یخزده و چشمهها و نهرهایی پرآب که از زیر یخچالها بهمانند تونلی و هم انگیز جریان دارند فصل چرا را به کمتر از یک ماه (مرداد) محدود نموده است؛ راه دسترسی به این قله از طریق قلههای کنگرچال و یال بسیار طولانیتر و زمانبرتر است. (در مبحث قلـه سیالان شرح مبسوطی از آن ارائه شد از طریق قله سیالان هم پس از فرود روی یال دندانهای و بسیار ناهموار آن که باید چندین برجک صخرهای را رد کرده تا به گردنه حدفاصل دو قله آمده آنگاه روی یال تقریباً مشابه قبلی بالا رفته و فرود را به طور کامل بهطرف شمال از اینجا اعمال نمود و یا به قله اصلی برگشته و بهطرف هدف آمد فرود و صعود از دو یال مشترک سیالانها جهت رسیدن به هر کدام حدود یک ساعت وقت میبرد.
زمستان برفهای سنگین چکاد قلهها و یالها را در این ناحیه فرامیگیرد از خانهبن تا قله سیالان کمتر از ۵ ساعت در شرایط هوای مساعد زمان نمیبرد، حسن آن هم نداشتن بهمن است؛ ولی یخزدگی سطوح سنگها و برفها و کار فنی روی یال شمالی سیالان از شاخصههای آن بهحساب میآید. از راه گردن در ارتفاع ۲۷۳۴ متر تا خانه بـن بـدون فعالیت فنی یعنی حمایت با طناب و استفاده از ابزار فرود و هارنس امکانپذیر نیست. کلاً در تابستان دوروزه و در زمستان سهروزه میتوان برنامه را در شرایط کاملاً مساعد و مناسب ازهرجهت با موفقیت اجرا کرد.
این منطقه مأمن بزهای وحشی، خرس، گرگ، عقاب و کبکهای کوهی است. پوشش گیاهی آن بسیار فقیر بوده و حتی از ارتفاع ۳۵۰۰ به بالا فاقد آن است؛ ولی دامنههای پائینتر به دلیل آب فراوان چراگاههای غنی دارد.
این متن از کتاب «بوم شنناخت البرز شمالی، دفتر اول، از دره سفید رود تا دره رود سههزار» نوشته پرویز مشهدی نوشته شده است و نویسندگان سایت هایکر سعی کردهاند که در متن اصلی کتاب تغییری ایجاد نکنند.