قله درفک یا دلفک؟

قله دُرفک (دُلفَک) با ارتفاع ۲۷۱۳ متر، یکی از برجسته‌ترین نمادهای طبیعی استان گیلان است که به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد، زیست‌بوم غنی و چشم‌اندازهای حیرت‌انگیز از جنگل‌ها، مراتع و دشت‌های سرسبز، مورد توجه کوهنوردان و طبیعت‌گردان قرار دارد. این قله با تاریخچه‌ای کهن، نام خود را از اقوام سکایی «دربیک‌ها» گرفته و به‌معنای «آشیانه عقاب» شناخته می‌شود.

دُرفکْ – دُلْفَک (Dorfak – Dolfak) با ارتفاع ۲۷۱۳ متر

قله پرآوازهٔ درفک، علی‌رغم ارتفاع فوق پائین‌تر از حد متعارف مرزهای صعود کوهنوردان ایرانی که بیشتر اشتیاق به صعود بر روی قلل بلندتری مانند دماوند و علم‌کوه را دارند هنوز مورد استقبال خیل عظیمی از دوستداران کوه و طبیعت‌گردان و کوهنوردان است. دلفک یا درفک از طرف شمال شرقی به سیاهکل، از طرف شمال به شهرستان رشت و مشرق به منطقه دیلمان و جنوب غربی به شهرستان رودبار و غرب به رستم‌آباد و توت کابن، مشرِف است.

شهرت قله درفک

شهرت فراوان این قله هیچ ربطی به ارتفاع آن در مقایسه با سایر قُلَل ایران ندارد. مضافاً بـر این که نسبت به برخی از قُلَل منطقه گیلان نیز کوتاه‌تر است. موقعیت جغرافیایی و اقلیمی آن، زیست‌بوم محیط، پیرامون و دامنه‌های گسترده آن از یک سو تا کف رودخانه سفیدرود، امتداد دارد. از سوی دیگر تا اعماق جنگل‌ها مراتع و کشت زارهای گیلان جلوآمده، چشم‌انداز بالا به پائین و جلگه به قلّه، عظمت، شکوه و سترگی آن همچون بیرقی عظیم به نماد سرزمین گیلان تبدیل شده است. این قله رازهای تاریخی تبار و قومی از اقوام ایرانی را در سینهٔ خود دارد که آن را در تمام اعصار، دژ مستحکم و پناهگاه اَحرار خود دانسته و مردم منطقه به این ویژگی می‌شناسند. تماماً و یا بخشی از آوازهٔ این قله رؤیایی به‌مانند قله‌های سُماموس، سبلان، دماوند و علم‌کوه و دیگر آنها را متبادر به ذهن می‌کند. دیدار چنین قله سرفراز و نستوهی برای هر عاشق کوه و طبیعت خاطره‌انگیز است و خواهد بود.

استاد و محقق گران‌قدر گیلانی جهانگیر سرتیپ‌پور، در کتاب ارزشمند خود «نشانی‌هایی از گذشته‌های دور گیلان و مازندران» خود اشاره دارد:
مناطق کوهستانی تنکابن – رانکوه گیلان – دیلمان و اَمارلو، روزگاری دراز سکونت گاه اقوامی مانند مردوس‌ها، آماردها، کاسپی‌ها و سکاها بوده که قبل از حمله آریایی‌ها به فلات ایران در این سرزمین زندگی می‌کرده‌اند.
– سرتیپ پور، جهانگیر، نشانی‌هایی از گذشته‌های دور گیلان و مازندران، نشر گیلان، ۱۳۷۶، ص ۶۶

پیشینه تاریخی درفک

دُربیک‌ها که خود شاخه‌ای از اقوام سکایی بوده‌اند. این قوم در هزاره اول قبل از میلاد به ایران راه یافته‌اند. هنوز نام «دُربیک» به‌صورت دُرفک و دُلفَک در جانب مشرق سفیدرود و منطقه‌ای که به نام اَمارلو خوانده می‌شود برجای‌مانده است و بدین نام اطلاق می‌شود. این قلّه یکی از بلندترین ارتفاعات گیلان است که در فرهنگ جغرافیایی به نام کوه دُرفَک ثبت شده است. در همین بخش آمارلو، در مجاورت دُرفک ناحیه‌ای که به نام «داماش» معروف است که از بلوک «خُورگام» محسوب می‌شود. نام‌های آماردلو و دامـاش کـه یادآور «آمرایوس»، «آمور گس» و «اپی داماش» است و درفک که نام دُربیک را متبادر به ذهن می‌کند در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. البته عده‌ای آن را دَلفَک یا دال فـگ می‌نامند. «دال» به گویش محلی یعنی عقاب و «فک» نیز در نزد گیلانی‌ها به لانه گفته می‌شود و این اسم مرکب را آشیانه یا لانه عقاب معنی می‌کنند.

داماش یادآور گیاهی ارزشمند و کمیاب و کم‌نظیر در جهان به نام سوسن چلچراغ (لی‌لی یــوم) است. گونه‌ای سوسن سفیدرنگ است که در سال ۱۳۵۴ توسط دانشمند گیاه‌شناس اروپایی این گونه و محل رویش آن را کشف کرده است. در فصل گل‌افشانی گیاه داماش (اوایل خرداد تا اوایل تیر) هزاران نفر به تماشای آن می‌روند.

کوه‌های مسیر تخت سلیمان تا دُرفک و شاه معلم، روزگاری نه‌چندان دور از تاریخ معاصر ما، شاهد حضور یاران جنبش جنگل بوده است و جای‌جای آن به‌ویژه مناطق جنگلی و خفیۀ آن، پنهان گاه و آوردگاه مبارزان جنگلی و مأوای سلحشورانی مانند میرزا کوچک (یونس) بوده است.

اما دریغ از آن غم‌انگیز روز که در تابستان سال ۸۸ توسط اتومبیل به کاسه قلّه صعود کردیم! که دیگر از آن قلّه پرافتخار آنچه برجای‌مانده است، جاده‌ای است که از رستم‌آباد رودبار کشیده شده است. از هر کجای منطقه با ماشین می‌توان بر فراز چکاد دُرفک رفت! امکان چنین وضعیتی حتی دیگر فرصت کوه‌پیمایی و صعود بر این قله را گرفته است. وقتی از لبه‌های کاسه قله بـه اطراف می‌نگریم خطوطی وقیح و درهم‌ریخته از انواع جاده‌های آسفالته، شنی و خاکیِ ماشین‌رو تا دوردست‌های خط‌الرأس شرقِ دُرَفک و دامنه‌های شمالی و غربی و جنوبی دیده می‌شود که جنگل‌ها و مراتع را درنوردیده‌اند. جاده به جاده چون زنده ماران با خود شهرک‌سازی‌های رنگارنگ اما بی‌هویت با معماری بومی منطقه سر برآورده است. در کنار آن مراتع فقیر و حقیر و بی علف ناشی از استفاده بیشتر از ظرفیت و خارج از فصل درختانی با شاخه‌های کوتاه شده و یا بدون شاخه و روستاهایی که بیشتر به ییلاق تابستانه اقشار مرفه بدل شده است به چشم می‌خورد. همه اینها خبر از انقراض گونه‌های کمیاب گیاهی و جانوری می‌دهد و دریغ از زباله ریزی بی‌حدوحصر گردشگران! و این تا درون کاسه در کنار قهوه‌خانه! نوک دهانه دُرفَک به همراه چای، نوشابه‌های گوناگون و قلیان و… ادامه دارد و چه آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر محیط‌زیست منطقه می‌زند. درحالی‌که روزگاری نه‌چندان دور و از چند دهه قبل اینجا مأوای، پلنگ، خرس، گربهٔ وحشی، بز و قوچ، گوزن و ده‌ها حیوان دیگر بوده است که امروز اثری از آنها نیست. این همان خاصه‌خرجی ما تحتِ عنوان دست یازیدن به قُلّهٔ دُرفک معصیتی است تا به نابودی طبیعت بکر و زیبای دُرفک ختم شود.

مسیرهای صعود قله درفک

اکنون به بررسی چگونگی صعود قله از راه‌هایی که نیاز به کوه‌پیمایی و کوهنوردی دارد و از سالیان دور تاکنون کوهنوردان آن را در می‌نوردیده‌اند، می‌پردازیم؛ ولی پیش از آن بگویم که قله دُرفک از ضلع شمال شرق شهرستان رودبار ۲۷۰۵ متر که در منتهی‌الیه خط‌الرأس غربی البرز واقع می‌شود و آتشفشان خاموش درفک قرارداد. اگر چه مصطفی سلامی غارشناس ایرانی آتشفشان بودن درفک را رد کرده است و اعلام داشته است که در منطقه درفک فقط بیرون‌زدگی‌هایی از سنگ‌های آتشفشانی وجود دارد. (محمدی فر، ۱۳۸۶، ص ۲۵ – ۲۵۲ به نقل از فصلنامه کوه شماره ۱۵)

نخست مسیر غربی قُله درفک

در فاصله ۴۵ کیلومتری جاده رشت به قزوین، به شهر رستم‌آباد می‌رسیم. رستم‌آباد را از میانه شهر روبه سوی شرق ترک کرده و لحظاتی بعد پلی که کمی بالاتر از آب‌بند بزرگ (که بر روی رودخانه سپیدرود زده شده) را پشت سر گذاشته، وارد روستای بزرگ «تُوتکابن» می‌شویم. اگر از توتکابن به‌سوی شیرکوه برویم مسیر صعود کمی جنوبی می‌شود، از آنجا روانه روستایِ «اِسطَلخ جان» می‌شویم، هرچند این مسیر نسبت به مسیر شیرکوه شهرت کمی دارد؛ ولی به دلیل طولانی‌ترین، بکرترین و زیباترین راه صعود از ارزش ویژه‌ای برخوردار است. در سال‌های اخیر به دلیل تردّد کم به‌ویژه از سوی کوهنوردان، پاکوب‌های آن پاک و یا کم شده است. مسیر صعود آن، بیشترین جنگل و متنوع‌ترین پوشش گیاهی را دارد که شامل درختان زربین، گردو، فندق، شمشاد، انجیلی، لیلکی، کهل، راش، توسکا، شب‌خُسب، مازوهای کهنسال و قطور و انواع درختچه‌های میوه‌دار بسان خوج یا اَمرود، ازگیل سیب و گلابی وحشی، تمشک، توت و غیره است.

چشم‌اندازهای وسیع جلگه‌ای با مزارع برنج و باغ‌های زیتون در کمتر مسیری از جبهه‌های صعود قله دیده می‌شود که با حیات جانوری آن درآمیخته است؛ مانند شوکا، قرقاول، کبک، دُرّاج، آبیا، انواع گنجشک و بلبل‌های خوش‌الحان و سایر پرندگان (که در سال‌های اخیر جمعیتشان کاهش‌یافته است) مانند شانه‌به‌سر و گوشت‌خوارانی مانند پلنگ گرگ، خرس، روباه و جوندگانی مانند خرگوش و موش و غیره.

بهر روی طبیعت‌گرد و کوهنورد با عبور از چند دره و فرازوفرود سوار یالِ مال رویی که عبور مشخص دارد به یال سنگی «تال» می‌رسد. بدین ترتیب با پشت سرنهادن این گُرده سنگی وارد دشت زیبای «سیاه دره» می‌شود آنگاه با استراحت لازم ادامه طریق نموده، با عبور از شیب تند سینه‌کش دامنه و یال روبرو به کنار چشمه‌های «جیرونی» می‌رود و سرانجام با مسیر جنوب غربی هم طریق شده وارد محیط قله می‌گردد.

راه و سمت شرقی قله درفک، معروف به شاه شهیدان

از شهرستان سیاهکل روبه سوی جنوب با عبور از اعماق جنگل‌های انبوه و مناظر کم‌نظیر «لونک» جاده آسفالته را به مناطق مرتعی «اِسپِلی» و دیلمان دنبال می‌کنیم. جلوه‌های زیبای مناظر را نباید بدون عکاسی و توقف و تماشای آن از دست داد. جاده آسفالته روستای «آسیابر» را درنوردیده و از میان مزارع گندم و جو و لابه‌لای تپه‌ماهورهایی که از جنگل خالی شده‌اند گذشته، وارد جاده شنی شده که خود به روستای شاهِ شهیدان ۱۸۵۱متر می‌رسد. این روستا که مبدأ صعود پرتردد به قله دُرفک است در میانه آن زیارتگاه و قبرستانی قرار دارد که هر ساله هزاران نفر را به خود جلب می‌کند. روستای کوچک شاهِ شهیدان و زباله‌هایی به چشم می‌خورد که در تمام طول راه در حاشیه مسیرها و درون روستاها چهرۀ لطیف طبیعت را خدشه‌دار کرده است.

شاهِ شهیدان را به‌سوی غرب پشت سر گذاشته و از دامنه‌های با شیب متوسط گذشته تا پس از نیم ساعت تلاش به گردنه‌ای می‌رسیم که به شبکه برق‌رسانی سراسری مسیر نزدیک است.

دیلمان از مناطق باستانی ایران محسوب می‌گردد که در ازمنه قدیم به کل گیلان و بخشی از مازندران (غربی) در تمام ارتفاعات جنگلی و مرتعی اطلاق می‌شد و امروز محدود به یک منطقه ییلاقی در جنوب سیاهکل در میان مراتع و مزارع و جنگل‌های تنک کم‌ارتفاع و دشت گونه‌ای قرار گرفته است. دیلیمان مردمی سلحشور و جنگجو بوده‌اند که در دوره‌ای از تاریخ ایران توانسته‌اند در کل پهنه ایران حکمرانی نموده و حتی خلیفه عباسی را تحت فرمان خود آورند ضمن اینکه آنها نخست مردمی بودند که اسلام آوردند و سرزمین آنها هرگز مقهور و تسلیم تازیان نشد. در جای‌جای ارتفاعات گیلان و کلاً البرز غربی ردپای وطن دوستان و مبارزانی است که در تمام اعصار شجاعانه از حریم خود دفاع نموده‌اند و هرگز تسلیم نشده‌اند از آن جمله‌اند مبارزان جنگل در دوره مشروطیت به راهبری میرزا کوچک در دهه پنجاه جنبش جنگل در منطقه سیاهکل که با خون خود خاک گیلان را لاله‌گون نموده‌اند.

ارتفاع دیلمان ۱۴۳۵ متر است. با فرودی کوتاه وارد حاشیه نهر آبی می‌شویم که از چشمه‌سارهای اطراف خود آب می‌گیرد. اکنون پس از یک ساعت راهپیمایی به جنگل تُنُک می‌رسیم بعد هم کلبه‌های سنگی (وزنه بن) کمی به‌سوی جنوب منحرف شده، وارد جاده‌ای می‌شویم که تا داخل کاسه قله امتداد دارد. روستای قشنگ اَربِه ناب متر ۲۰۷۵ (اربه یا خردمندی) درختی بلند با میوه‌های شیرین با طعم خرمالو (به‌اندازه زالزالک است) را پیش رود داریم، با گذشتن از آن وارد شیب تند زیر قله می‌شویم پس از سه ساعت کوهنوردی وارد کاسه قله‌ای وسیع قله درفک می‌شویم. این کاسه با طول ۲۰۰۰ متر عرض ۱۰۰۰ متر حدوداً بیضی مانند است که یادآور کاسه قل‌های دماوند و سبلان است با وسعتی بیشتر از آنها شاید بتوان گفت وسیع‌ترین کاسه آتش‌فشانی ایران است. ارتفاع کاسه ۲۴۳۳ متر و قله‌ای که با ارتفاع ۲۷۰۳ متر در سوی شمال شرقی نسبت به سایر لبه‌ها کمی بلندتر می‌نماید و ناظر بلندتری بر محیط خود است. این قله دارای دیواره آهکی حدوداً ۵۰۰ متری و پلکانی و ریزشی است، در ضلع شمالی آن که تا جنگل‌ها و روستاهای سراوان و شهر بیجار کشیده شده است.

در جنوب قله کوه‌های منجیل و شرق آن قله‌های پرشکوه و در نهایت خشچال قرار دارد غرب آن هم به دره سپیدرود ختم می‌شود. این قله دقیقاً اولین بلندی و ارتفاع البرز غربی است که از رودخانه سپیدرود شروع می‌شود. روزگاری اطراف این قله و حتی کاسه آن محل تردد و یا سکونت اقوام باستانی بود. امروز با حضور ماشین و ساخت کلبه‌ها و خانه‌های با سقف حلبی و قهوه‌خانه‌هایی که با قلیان و نوشابه‌های گوناگون پذیرای مسافران است زباله‌ها ریخته شده و گوسفندان بی‌شمار محیط را نامأنوس کرده است. (چوپان‌هایی که بیشتر به لهجه گالشی حرف می‌زنند و از اهالی دامنه‌های قله مثل شیرکوه و دفراز و غیره هستند به اینجا آمده‌اند) برکه‌های آبی که دو تای آن با مساحت حدود ۵۰۰ مترمربع آبخور حیوانات شده است بیشتر جلب‌توجه می‌کند.

باید گفت آنچه باعث بیشترین جاذبه این دهانه وسیع شده، غار یخی آن است که در ضلع شمال شرقی قرار دارد. لابه‌لای خرده‌سنگ‌های آهکی گذشته به دهانه غار می‌رسیم قوس نعل‌اسبی دهانه آن، زیر صخره‌ای بلند با ارتفاع حدود ۳۰ متری شروع شده با ترکیب خاک‌آهکی و شیب متوسط روی برف‌چالی که از باقیمانده برف‌های زمستانی است به دلیل در سایه بودن، تا پایان دوره گرما باقی می‌ماند، ارتفاع دهانه حدود ۱۵ متر عرض آن حدود ۲۰ متر و عمق آن حدود ۱۰۰ متر است که سقف و کف غار را به هم پیوند می‌دهد. پس از عبور از اینجا روبه سوی غرب حدود ۱۰۰ متر، وارد ساختاری غاری که با چکنده و چکیده‌های خود، حکایتگر انحلال آهکی طبقه فوقانی سقف غار را دارد می‌شود کمی دورتر در بیرون غار، سنگ‌چین محصوری محیط غاری آن را از گزند تصرف مصون داشته است، مرتع‌داران آب شرب خود را از این برف‌چال تأمین می‌نمایند. زمین‌های خالی از مرتع، سنگ‌های فرسوده و تخریب شده که حاصل کار طبیعت در شستشوی خاک آن است، شکل‌های هندسی و بیرون‌زدگی منقارهای سنگ‌های آهکی که به‌ویژه در پشت لبه‌های دهانه به‌وفور دیده می‌شود از مناظر آن به‌حساب می‌آیند. چند حلقه غار چاهی در مسیر شرقی قله در طول راه دیده می‌شود که حاصل فعالیت آب و سنگ‌آهکی اســت در طی اعصار.

صعود زمستانی قله صرفاً به‌خاطر باد شدید و سرمای طاقت‌فرسا با مشکل مواجه است وگرنه امکان بهمن زدگی در مسیرهای آن که اکثر جنگلی است بسیار کم است (از شاه شهیدان تا قله حدود ۱۲ کیلومتر فاصله است).

مسیر قدیمی صعود یا شیرکوه جنوب غربی

برای رسیدن به قله (از مسیری به‌جز شاه شهیدان) سایر جبهه‌ها از بخش رستم‌آباد و روستای بزرگ توتکابن باید گذشت. مبدأ بعدی شیرکوه است که از کنار منبع آب روستا شروع می‌شود. دنباله مسیر خط لوله آب تا «لارِنه» با شیب ملایم و از میان‌بر جاده‌ها و باغات می‌گذرد. شیب ملایم یال گونه آن را پس از ۲ ساعت تلاش پشت سرنهاده تا به دشت پیشرو برسیم، توقفی کوتاه می‌کنیم و آنگاه شیب سرپائینی را درمی‌نوردیم و نیم ساعت بعد در سربالایی روبرو هستیم. اکنون پس از ۳/۵ ساعت کوه‌پیمایی وارد مسیر جیرونی با گوسفند سرای وسیع که در انتهای جنگل در میان علف زارهای بلند واقع شده است، می‌رسیم دنباله راه به استقرارگاه «پهن دژ» با کلبه‌های سنگی چوپان‌ها پیش روست و بعد از پهن دژ، مسیر با «راجعون» یکی می‌شود حدود ۶ الی ۷ ساعت وقت برای صعود قله از این جبهه نیاز است. البته راه صعود دیگری در کنار آن وجود دارد که از روستای بزرگ «دَفراز» که حدود ۱۵ دقیقه با راه آسفالته خود با توتکابن فاصله دارد است مسیر راجعون دقیقاً عکس مسیر شاه شهیدان است با کمی انحراف به‌سوی جنوب غربی روستای راجعون حدود ۲۰ دقیقه با توتکابن فاصله دارد. راه مشخص مال‌رو با شیب تند جنگلی از میان جنگل‌های زیبای گلابی مازوهای بلند کهنسال و بوته‌های فراوان زرشک می‌گذرد با سه ساعت کار بی‌وقفه به منطقه «جیرونی» که دارای چشمه پرآبی است می‌رسیم. راه به‌سوی جنوب غربی تغییر جهت داده و نیم ساعت بعد سینه‌کش یال روبه‌رو را درنوردیده تا به پهن‌دشت برسیم. از چشمه پر آب، زلال و گوارای پهن‌دشت آخرین توشه آب مورد نیازمان را گرفته با دو ساعت کوه‌پیمایی روی قله‌ایم. اکنون شش ساعت است که از شروع فعالیتمان می‌گذرد که خود را بر فراز درفک می‌بینیم.

مسیر کُرده‌سرا یا جبهه شمالی

از امامزاده هاشم تا «کّرده سرا» با ماشین پیموده می‌شود. مسیر دره و نهر آب با یک ساعت تلاش به «آلوکله» رسیده و در کنار رودخانه به دشت وسیع «سی سرا» و از آنجا به زیر دیواره قله «تی‌تی سرا» می‌رسد. اکنون با سه ساعت تلاش و دست به سنگ شدن از میان کوره‌راه کار صعود پایان می‌یابد که سرجمع حدود شش ساعت فعالیت نیاز است این مسیر فنی‌ترین راه صعود است. اگر «جبهه شرقی» از «تی‌تی ســرا» به‌سوی شرق تغییر جهت بدهیم وارد مسیر «کفترخانی» که دارای کلبه و چشمه آب گوارایی است، می‌شویم. طول مسافت یک ساعت پیموده می‌شود. در ادامه راه در فرصتی کمتر از نیم ساعت «تنگه پره» را در کنار خود داریم. اکنون رو به‌سوی غرب جهت پاکوب تغییر می‌کند و چشمه پر آب و دشت «اِشتیِنو» را پیشرو دارد. از اینجا و گردنه شرقی و از این دشت، حدود یک و نیم ساعت راه باقیمانده است تا به قله. این راه برسیم یکی از طولانی‌ترین راه‌هاست که حدود نه ساعت کوه‌پیمایی نیاز دارد این جبهه از زمره راه‌های شمال شرقی قله درفک است.

در تمام مسیرهای فوق، وجوهات مشترکشان، داشتن جنگل در دامنه و روستا و آبادی و آب در مبدأ صعود و چشمه‌هایی که تا آخرین استقرارگاه‌های گالش‌ها و بی‌آبی مسیر از آخرین کلبه‌ها تا قله است. سنگ‌ها و صخره‌هایی که به اشکال گوناگون با داشتن ترکیبات آهکی در نزدیکی‌های قله دیده می‌شود ارتفاع آن تقریباً ۲۰۰ متر است که باید به‌سوی دهانه کم نمود تا به غار یخی آن رسید و چراگاه‌هایی که فرصت رشد به آنها داده نمی‌شود، گله‌ها، سگ‌های مهاجم و چوپان‌ها، دکل‌های برق، جاده‌ها و نیسانی‌هایی که در دهانه منتظر مسافران خود هستند و… .

حدفاصل قله دُرفک با قلل اطراف از سوی غرب، قله شاه معلم است که ارتفاع ۳۰۵۰ متر دارد که آن‌سوی دره سپیدرود و البرز غربی قرار گرفته است. ناتش کوه ۲۵۰۰ متر که در شمال شرقی قله در اعماق جنگل‌های دیلمان قد برافراشته و قله دعاکوه در جنوب شرقی البرز جنوبی و خشک می‌رسد. خط‌الرأس در این فواصل به معنای تعریف جغرافیایی خود وجود ندارد بیشتر مزارع، باغات، آبادی‌های متمرکز میان این فواصل را پر کرده‌اند که آن هم به دلیل پائین بودن سطوح یال‌ها و ارتفاعات ما بین که معمولاً مملو از تپه‌ماهورها دره‌ها، نهرها، دامنه‌های کوتاه چشمه‌ها و حضور فعال زندگی روستایی‌اند. پس از پیمایش قله درفک که شرح آن آمده است رو به‌سوی شرق مسیر از میان سنگلاخ‌های جورواجور و آهکی راه پیدا کرده و دقایقی بعد سوی شرق قله به غاری که در زیر یک صخره کوچک، حفره ورودی آن آشکار است برخورد می‌کنیم و توجه ما را به غار معطوف می‌کند. ما هم قصد داریم غارهای منطقه درفک را شناسایی کنیم (هر چند قبلاً توسط کوهنوردان و غار پیمایان این قله و مسیر بارها گیلان پیموده شده است).

لازم به ذکر است که در این قسمت از البرز، اصولاً خط‌الرأس اصلی تا گردنه‌های کُردخانی و زردکان وجود ندارد، درفک با یال مرتعی به‌سوی مشرق وارد جنگل‌های دیلمان می‌شود و سرانجام در میان باغات مزارع و روستاها محو گشته، آنگاه پس از اِسپِیلی تشکیل خط‌الرأس فرعی و کوچک و کوتاهی را می‌دهد که تا دره رود پل‌رود ادامه می‌یابد. از سوی مغرب وارد دره رودی شده که خود یکی از سرشاخه‌های سفیدرود را تشکیل می‌دهد، آنگاه به‌سوی داماش و سرانجام با خط‌الرأس آشفته و کوتاه به گردنه کلیشم می‌آید و از کلیشم تا قله کردخانی ایضاً رأس اصلی و مرتبی ندارد، قله‌های چراکوه و خُلِش کوه در حدفاصل شمال شرقی و شمال غربی آن نه روی سطوح منظم بلکه پراکنده‌اند.

این متن از کتاب «بوم شنناخت البرز شمالی، دفتر اول، از دره سفید رود تا دره رود سه‌هزار» نوشته پرویز مشهدی نوشته شده است و نویسندگان سایت هایکر سعی کرده‌اند که در متن اصلی کتاب تغییری ایجاد نکنند.

فهرست مطالب

سبد خرید